-1 - اگرمرد و زن كه همسرند در رابطه با عمل زناشويي موقعي كه به اوج لذت برسند فحش وحرف مبتذل مي زنند از لحاظ شرعي چه حكمي دارد ؟ و براي ما عادت شده و ما را در رابطه با عمل زناشويي صحيح راهنمايي لازم عنايت فرماييد ؟(0)
-امام رضا ( ع ) مي فرمايد : زياد آميزش كردن با زنان ، اخلاق انبيا است × اما در روايتي ديگر آمده ( زياد آميزش نكنيد ) × اين تناقض را چگونه تفسير مي كنيد؟(0)
-احترام به پدر ومارد درچه حدي براي فرزند واجب است ؟(0)
-آيا احترام به والدين واجب است اگر به خاطر دفاع باشد چون قبلا پدرم اخلاق بسيار بدي داشت و مادرم را بسيار مي زد كه باعث سقط چند بچه شد .و من از مادرم دفاع مي كردم . آيا اين كار گناه است ؟(0)
-آيا مادري كه نماز نمي خواند احترامش واجب است؟

(0)
-با توجه به اين كه پيامبر(ص) فرمود: بهشت زير پاي مادران است، همه مادران به بهشت ميرند؟

(0)
-وظيفه ما درمقابل پدر فحاش و بد اخلاق چيست و آيا احترام به او واجباست(0)
-1ـ وظايف شرعي زن نسبت به شوهر و شوهر نسبت به زن خود چيست؟(0)
-آيا صحبت كردن زن و مردي كه سه طلاقه هستند جائز است؟
(0)
-آيا داماد بعد از طلاق هم به مادر زن محرم است؟
(0)
-1 - اگرمرد و زن كه همسرند در رابطه با عمل زناشويي موقعي كه به اوج لذت برسند فحش وحرف مبتذل مي زنند از لحاظ شرعي چه حكمي دارد ؟ و براي ما عادت شده و ما را در رابطه با عمل زناشويي صحيح راهنمايي لازم عنايت فرماييد ؟(0)
-امام رضا ( ع ) مي فرمايد : زياد آميزش كردن با زنان ، اخلاق انبيا است × اما در روايتي ديگر آمده ( زياد آميزش نكنيد ) × اين تناقض را چگونه تفسير مي كنيد؟(0)
-احترام به پدر ومارد درچه حدي براي فرزند واجب است ؟(0)
-آيا احترام به والدين واجب است اگر به خاطر دفاع باشد چون قبلا پدرم اخلاق بسيار بدي داشت و مادرم را بسيار مي زد كه باعث سقط چند بچه شد .و من از مادرم دفاع مي كردم . آيا اين كار گناه است ؟(0)
-آيا مادري كه نماز نمي خواند احترامش واجب است؟

(0)
-با توجه به اين كه پيامبر(ص) فرمود: بهشت زير پاي مادران است، همه مادران به بهشت ميرند؟

(0)
-وظيفه ما درمقابل پدر فحاش و بد اخلاق چيست و آيا احترام به او واجباست(0)
-1ـ وظايف شرعي زن نسبت به شوهر و شوهر نسبت به زن خود چيست؟(0)
-آيا صحبت كردن زن و مردي كه سه طلاقه هستند جائز است؟
(0)
-آيا داماد بعد از طلاق هم به مادر زن محرم است؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:43446 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:17

چرا گروهي كه غرق در معصيت و نافرماني خدا و متجاوز به ناموس مردم حتي زنان شوهر دار مي شوند. صاحب فرزند مي گردند، اما برخي افرادي كه خدا را در همه كارها ناظر بر اعمال خود مي دانند و با ارادت خالصانه به اهل البيت (عليهم السلام) خود را مقيد به مسايل مذهبي مي دانند براي فرزند دار شدن گرفتار دكتر و بيمارستان ها هستند؟!



زين سبب بر انبيا رنج و شكست

تا زجان ها، جان شان شد زفت تر

از همه خلق جهان افزون تر است

كه نديدند آن بلا قومي دگر

خداوند بعد از ذكر مسئلة شهادت در راه خدا، و حيات ابدي و مقام و منزلتي كه شهدا در جوار قرب الهي كسب مي كنند. مسئلة ازمايش انسان و زمينه ها و انواع گوناگون آن رابيان مي دارد و مي فرمايد: قطعاً همة شما را به وسيلة چيزهايي از جمله ترس، گرسنگي و نقصان در مال و جان و كم شدن ميوه ها آزمايش مي كنيم.1 (اي پيامبر!) مژده ده به صابران و استقامت كنندگان، همان هايي كه هرگاه به مصيبتي گرفتار مي شوند با گفتن انّا الله به اين حقيقت اعتراف مي كنند كه ما مملوك اوييم و با گفتن و انا اليه راجعون اقرار مي كنند كه جايگاه ما جاي دگر است و ما از اين جهان خواهيم رفت.

توجه به اين واقعييت كه همه از او هستيم و به سوي او باز مي گرديم، اين درس را مي دهد كه انسان نه از داشتن قدرت و ثروت و نعمت (از جمله نعمت فرزند) مغرور گردد و نه از فقدان يا زوال آن ها، دلسرد و دلتنگ و نااميد شود، چرا كه همة اين مواهب مِلْك و متعلق به خدا است.

بر اساس حكمت، روزي آن ها را به فرد يا گروهي مي دهد و رزي ديگر از آن ها مي ستاند و بر اساس مصلحت عده اي را از آغاز فاقد آن مي سازد،2 و بالاخره هر گروهي را به وسيله اي كه متناسب با روحيه و وضع فردي و اجتماعي آنان باشد، مورد آزمايش قرار مي دهد.

ممكن است انساني از عهدة پاره اي امتحانات به خوبي بر آيد در حالي كه در برابر امتحانات ديگر رفوزه شود.3

به بيان ديگر: امتحانات الهي چهره هاي گوناگون و متفاوتي دارد. مواهب و نعمت ها، يا فقدان و زوال آن ها و مصايب و مشكلات اموري است كه خداوند انسان را با آن ها مي آزمايد (و نبلوكم بالشرّ والخير فتنةً).4

امتحانات الهي در مورد اشخاص متفاوت است، بعضي مشكل و بعضي آسان، برخي به نعمت ها و برخي به انواع نقمت ها و گرفتاري ها مورد آزمايش قرار مي گيرند، بعضي به مسايلي خود پيش آورده اند، برخي به مسايلي كه ديگران ايجاد كرده اند.

سليمان پيامبر(عليه السلام) كه شاكر نعمت هاي الهي بود و پيوسته مي گفت: هذا من فضل ربّي به علت رفاه و برخورداري از نعمت هاي دنيا پانصد سال بعد از همة انبيايي كه به انواع گرفتاري ها مواجه بودند وارد بهشت مي گردد. اما به هر حال آزمايش براي همه هست. قرآن مي فرمايد: ايحسب النّاس أن يتركوا أن يقولو آمنّا و هم لا يفتنون.5

ضرورت امتحان

امتحان بايد باشد تا استعداد ها نهفتة درون انسان شكوفا شود و انسان راه تكامل يا انحطاط، مسير عروج وانساني يا سقوط و حيوانيت را انتخاب كند و با شكر شايستة نعمت ها يا كفران درون خويش را بروز دهد و با حفظ ايمان و تقوا، و صبر و پايداري نشان دهد كه از كاروان كساني است كه قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا6 سر دادند. يا از قافله غافلاني است كه يعلمون ظاهراً من الحيوة الدّنيا...،7 و اگر ايماني هم دارند، ايمان مستقر و ثابت نيست، بلكه ايمان وديعه اي است كه قرآن چهرة آنان را به يؤمنون علي حرف8 توصيف مي كند.

بلا و نعمت نسبي است

شهيد مطهري (ره) مي فرمايد: از اين نكته نبايد غفلت ورزيد كه مصايب، وقتي نعمت هستند كه انسان از آن ها بهره برداري كند و باصبر و استقامت در مواجهه با دشواري ها، روح خود را كمال بخشد. اما اگر انسان در برابر سختي ها فرار را انتخاب كند و ناله و شكوه سر دهد، در اين صورت بلا براي او، واقعاً بلا است.

حقيقت اين است كه نعمت هاي دنيا نيز مانند مصائب، ممكن است ماية سعادت يا بدبختي و شقاوت گردد. پس نه فقر بدبختي مطلق است و نه ثروت خوشبختي مطلق است.9

نه صاحب فرزند، سعادتمند مطلق است و نه فاقد آن، از سعادت و لطف الهي به دور است. چه بسيارند انسان هاي فاقد فرزند اما صبور و شاكر و مرتبط با خدا كه فقدان سبب ازدياد ارتباط و مناجات آنان با خدا و باعث جلاي قلب و كمال روح و قرب الهي آنان گشته است.

حضرت ابراهيم (عليه السلام) دهها سال فرزند نداشت و پيوسته براي اين بابت دعا مي كرد تا اين كه خدا در 99 سالگي اسماعيل و در 112 سالگي اسحاق را به او داد.10

حضرت زكرياي پيامبر(عليه السلام) در حالي كه غبار پيري كاملاً سر و صورت او را سفيد كرده بود و پيوسته دعا مي كرد: ربّ لا تذرني فرداً و أنت خيرالوارثين11 خداوند حضرت يحيي را به او داد.

چرا مؤمن در بلا و كافر در رفاه؟!

چيزي را بايد بلا ناميد كه عقوبت معنوي الهي به همراه داشته باشد. در قصص انبيا آمده است كه مردي به شعيب پيغمبر(ع) گفت كه چرا من اين همه گناه مي كنم، اما خداوند مرا عقوبت نمي كند؟ جواب آمد كه تو گرفتار بدترين عقوبت ها هستي ولي نمي داني. مولوي اين داستان را چنين بيان مي كند:

آن يكي مي گفت در عهد شعيب كه خدا از من بسي ديده است عيب

چند ديد از من گناه و جرم ها وز كرم يزدان نمي گيرد مرا

خداوند به حضرت شعيب گفت به آن مجرم بگو:


عكس مي گويي و مقلوب اي سفيه اي رها كرده ره و بگرفته تيه

چند چندت گيرم و تو بي خبر در سلاسل مانده اي پا تا به سر

زنگ تو بر توست اي ديگ سياه كرد سيماي درونت را سياه

بر دلت زنگار بر زنگار ها جمع شد تا كور شد ز اسرارها

امام باقر(ع) مي فرمايد: خدا وقتي مي خواهد از بندةمؤمنش تفقد و دلجويي نمايد، براي او بلا را اهدا مي نمايد، همان طوري كه مرد در سفر براي خانواده اش هديه اي تهيه مي كند.

امام صادق(ع) مي فرمايد:خدا زماني كه بنده اي را دوست بدارد او را در درياي شدايد غوطه ور مي سازد.

چه اين كه سختي ها و مشكلات و تضاد و كشمكش، شلاق تكامل است. موجودات زنده با اين شلاق راه خود را به سوي كمال مي پيمايند. اين قانون در جهان نباتات و حيوانات و بالاخص انسان صادق است. آدمي بايد مشقت ها تحمل كند و سختي ها بكشد تا هستي لايق خود را بيابد:

زندگي در مردن و در محنت است آب حيوان در درون ظلمت است12

امام صادق(ع) مي فرمايد: انّ اشدّ النّاس بلاءً. الانبياء، ثمّ الذين يلونهم ثمّ الامثل فالامثل؛ پر گرفتارترين مردم انبيا هستند. در درجة بعد كساني كه از حيث فضيلت بعد از ايشان قرار دارند و سپس هر كس كه با فضيلت تر است. به ترتيب از بالا به پايين.

برادر گرامي! خداوند خير و صلاح و سعادت بندة مؤمن و ثابت قدم خويش را مي خواهد (انّه رؤف بالعباد).

وظيفة ما در اين گونه موارد پيگيري و توسل به علل مادي و درماني، هم چنين دعا و توسل به علل معنوي است.

اگر خير و سعادت ما در داشتن فرزند باشد، دير يا زود، خواهد داد. اگر خير و صلاح ما در نداشتن فرزند است، دعاها و توسلات و پيگيري هاي ما ذخيره هايي هستند براي آخرت و موجب ازدياد ايمان و صفات دل و كمال روح مي گردد.

چه بسيارند افرادي كه فرزند دارند امّا فلج و مبتلا به بيماري هاي مختلف يا منحرف و مفسد كه والدين آن ها آرزو مي كنند اي كاش چنين فرزنداني نداشتيم.

آيا فرزنداني كه از راه نامشروع به دنيا مي آيند و شما در نامه تان به آشاره كردهايد، سبب رسوايي و فضاحت مرداني نيست كه نوشتيد در ارتباط با زنان شوهر دار به دنيا آمده اند؟ آيا اين ها كيفر طبيعي نيست كه خداوند به آنان داده و عذاب اخروي آنان در صورت عدم توبه در پيش است؟

مؤمن استوار و ثابت قدم، رضايت و مصلحت حق تعالي را بر رضايت و مصلحت خويش مقدم مي دارد، زيرا چه بسا اموري را ما خير و به نفع خود مي پنداريم در حالي كه چنين نيست و چه بسا اموري را شرّ و بدي مي دانيم،در حالي كه واقعيت امر غير از اين است.

قرآن مي فرمايد: و عسي ان تكرهوا شيئاً و هو خيرٌ لكم و عسي ان تحبّوا شيئاً و هو شرٌّ لكم.13

اين مقال را با دو بيت شعر سعدي به پايان مي بريم:

هر آدمي كه كشتة شمشير عشق شد

گون غم مخور كه مُلك ابد خونبهاي اوست

از دست دوست هر چه ستاني شِكَر بود

سعدي رضاي خود مطلب، چون رضاي اوست





1 بقره(2) آية 155.

2 يخلق ما يشاء يهب يمن يشاء اناثاً و يهب لمن يشاء الذكور - او يزوّجهم ذكراناً و اناثاً و يجعل من يشاء عقيمهً (شوري (42) آية 49 و 50).

3 به تفسير نمونه، ذيل آية 155 سورة بقره مراجعه شود.

4 انبياء (21) آية 35.

5 عنكبوت(29) آية 1.

6 فصلت (41) آية 30.

7 روم (30)آية 7.

8 حج (22) آية 11.

9 شهيد مطهري، مجموعة آثار، ج1، ص 183.

10 تفسير نمونه،ج 11، ص 101، پاورقي.

11 انبياء (21) آية 89.

12 براي توضيح بيشتر اين قسمت به كتاب مجموعة آثار، ج1، ص 178 -182 شهيد مطهري مراجعه شود.



13 بقره (2) آية 216.





مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.